پانیاپانیا، تا این لحظه: 11 سال و 11 ماه و 17 روز سن داره
iliailia، تا این لحظه: 6 سال و 7 ماه و 1 روز سن داره

پانی

چند تا عکس از پانی

دختر خوبم روز به روز داری بزرگتر میشی و وقت اون رسیده پوشک رو بزاریم کنار ولی نمی دونم چرا با من همکاری نمیکنی کاملا کنترل داری ولی می ترسی یا لج میکنی خودت رو نگه می داری و جیغ می زنی نمی دونم چیکار کنم امیدوارم این پروسه با موفقیت هر چه زودتر تمام بشه   ...
9 خرداد 1393

يه دندون تازه

سلام خانم خانما قشنگترين هديه خدا براي يه مادر داشتن يه گل زيبامثل توست دختر نازم  روز مادر هم گذشت وتو بهترين هديه براي من هستي دوستت دارم الان كه اين مطالب رو مى نويسم پانيا خانم دو سال و بيست و هفت روزشه و بلاخره دندون جديد  خودشو نشون داد ولى نمى دونم چرا دندون كوچولو اينقدر دير اومدي🐣 پانيا خانم حالا مى تونه اسم بيشتر چيزا رو بگه ولي همچنان سكوت اختيار كرده و حرف نمى زنه و با أيما ً و اشاره مطلب رو ميرسونه  مامانى هر چى تلاش مى كنه فعلا نمى تونه از شر پوشك خلاص بشه   كوچولوى دوست داشتنى عاشقتيم💜🌺  ...
22 ارديبهشت 1393

سفر پانیا

خانم خوشگلم سلام خیلی وقته سراغ وبلاگت نیومدم چون خیلی کار داشتیم  اول از همه تمام ماهگردات مبارک حالا شما 1سال و 7 ماه و28 روز و 23 ساعت از سن قشنگت هستی که من دارم واست اینا رو می نویسم . از دندونای نازت بگم دو روز پیش دندون پایین نیش سمت چپ در اومد  فعلا از حرف زدن خبری نیست ولی کم کم داری اول حرف چیز ها رو میگی هر روز که بزرگتر میشی دلرباتر از روز قبلی . از سفرمون واست بگم که بعد از 2 سال با زحمتهای عمو فریدون کار ویزامون به امریکا درست شد بابایی 4بار رفته امریکا و برگشته هر سری که میرفت به خاطر من و شما یه ماه میموند ومیومد اخه ما طاقت دوری شو نداشتیم  روز 24نوامبر _2اذر 92 ما وقت سفارت تو  دبی ابوظبی داشتیم ما ر...
3 ارديبهشت 1393

بيست و دو ، سه و چهار ماهگى نفسم

  سلام گل قشنگ زندگيم اول از همه ببخشيد كه اينقدر مامانت تنبل بوده كه بعد سه ماه وبلاگت رو اپ كردم دوما نفسم تمام ماهگردات مبارك غنچه زيباي زندگيمون لحظه لحظه بزرگ شدنت شيرينه سه ماه بزرگتر شدى و من و بابات به خودمون ميباليم كه همچين عروسكى داريم هر چى بزرگتر ميشى شيرين تر از روز قبلى ادم مي خواد فقط بخورتت. خوب يه عالمه خبر داريم راستى بايد از همه دوستاي گل وبلاگيمون عذر خواهى كنم كه دير اومدم و يه تشكر ويژه از اونايي كه برامون پيغام گرم وصميمى گذاشتن از همتون ممنون. بريم سر خبرا تو پست قبلي با پانيا رفتيم دبي ويزاى امريكا گرفتيم و قرار شد ١٨ اسفند به امريكا سفر كنيم ازاونجايي كه قرارداد خونه مون تموم ميشد صاحب خونه محترم يه قيمت...
3 ارديبهشت 1393

دومين عيدت مبارك شيريني زندگي

دومين عيدي كه زيباترين لحظه برامون شده چون يه غنچه كوچيك كنارمون داره بزرگ ميشه تك گل زيباى ما عيدت مبارك 🌺🌷اميدوارم صد تا عيد ببيني و سال ١٣٩٣ يه سال خوب همراه با هزارتا موفقيت برامون باشه امسال يه سال نو و ويژه واسه ماست يه تحول بزرگ تو زندگيمون بوده از خدا ياري و بركتش واز همه مهمتر سلامتى رو واسه هممون خواستارم خدايي كه اينقدر به من لطف كرده به هيچ زبانى اونجوري كه شايستشه نميشه شكر گذاري كرد ولى اين رو تنها مي تونم بگم خدايا شكرت با اينكه زندگى سخته راضيم به رضات كمكمون كن امين. پانيا جونم عيدت مبارك🐎🌺🌸اينم عكساي عيد پانى   ...
3 ارديبهشت 1393

تولد دو سالگى پانيا

  Happy birthe day pania تولدت مبارك عشقم 🎂 الان دو ماهي هست كه تو امريكا هستيم اينجا همه عموهاى پانيا زندگى مي كنن يه ماه خونه عمو فريدون بوديم تا يه خونه گرفتيم بابايي كار پيدا كرد و تو يه شركت موبايل كار ميكنه يه تولد كوچيك واسه پاني خوشگله گرفتيم با اينكه مثل پارسال نبود ولي بد هم نبود ٦ تا مهمون داشتيم ايشالله تولدهاي سالهاي بعدي با شكوه تر خواهد شد اينم عكساي تولد جيگرم.         ...
3 ارديبهشت 1393

بیست ماهگی وبیست ویک ماهگی پانی

سلام زیبای نازم قربونت برم اول از همه عاشقتر از قبلم  عاشق شیرین کاریاتم عاشق زبون باز کردنتم دختر نازم داره یواش یواش زبون باز می کنه با اینکه دیره ولی خیلی شیرینه . گل قشنگم 20 ماهگیت و 21  ماهگیتم مبارک باشه نفسم . دختر گلم  ما یه ماه پیش اسباب کشی کردیم و 18 اسفند به مسافرت میریم این یه تحول تو زندگیمونه امیدوارم خدا بهترینها رو برامون رقم بزنه. گل نازم کلمه هایی که می گه  اگی = اقا جون پوا= پوریا همه اعضای بدن رو تکرار میکنی هر چی رو بگیم خیلی خلاصه تکرار میکنی . چند تا عکس اتلیه از پانی   ...
9 بهمن 1392

پانيا يك سال ونيم

سلام گل كوچولو اول از همه يه سال ونيم شدنت مبارك ,قشنگ عروسكم تو تمام معنى زندگى ما شدى با وجودت عشق و زيبايي رو برامون هديه اوردي با تمام وجود دوستت داريم 💜 قشنگم حالا ١٨ ماه از دفتر زندگيت ورق خورد و وارد ماه نوزدهم شدى شنبه ٩٢/٧/٢٧ واكسن يه سال و نيمت رو زدي يكي به بازوى سمت راست ويكى به ران سمت چپ ، قربونت برم كه دردت اومد اون شب كلي بي حال بودي كمى تب كردي ومثل يه جوجه يه گوشه بى حال افتاده بودي غذا هم كه اصلا نخوردي هر چي هم كه مى خوردى بالا ميووردى ولي فرداش كم كم حالت خوب شد الهى هيچ وقت تو رو بي حال نبينم 🌺 مامانى نازم ديگه يواش يواش دارى حرف ميزنى يعنى كلمه هارو با اهنگش ادا مى كنى يه كم دير شروع كردى ولي عيبى نداره كلمه هاي پاني...
1 آبان 1392
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به پانی می باشد