باي باي پوشك
سلام عشقم نمى دونى چقدر منتظر بودم تا اين پست رو بنويسم بلاخره پانيا با مامانى همكاري كرد و پوشك رفت كه رفت امروز دختر قشنگم تقريبا ٢سالو دوماهشه حدود يك هفته و نيم پيش ديدم وقتى پانيا از خواب بيدار مى شه برخلاف گذشته كه پوشكش خيس خيس مى شد كاملا خشك بود فهميدم كه امادگى اين رو داره كه ديگه اموزش دستشويي رو شروع كنيم ما سه ماه هست كه از ايران اومديم و هفته پيش امتحان سخت رانندگى البته گواهى نامه رو داده بودم وقبول شدم و فكرم ازاد بود و همه چيز واسه از پوشك گرفتن پانيا مهيا بود اول رفتيم يه پاتی خريديم و شروع كرديم به پاتی ترین من سه هفته قبلش با پانيا كمى كار كرده بودم ولي امادگى شو نداشت خلاصه سه روز كلي عذاب كشيدم چون پانيا بدونه پوشك جيش نمى كرد وجيغ مى زد انگار مى ترسيد سه روز به پانيا هندونه دادم و نشوندم رو لگن تا يواش يواش ترسش ريخت و به راحتى جيش مى كرد ولي باز هنوز به راحتى عنوان نمى كرد و دستشويي بزرگش رو تو شلوارش مى كرد با كمى تمرين حالا هر وقت دستشويي داشته باشه زود مى دوه پيش من و ميگه مامى جيش و چه لذتى داشت وقتي براى اولين بار اينو شنيدم تمام خستگى ام در رفت حالا ديگه حتي شبها هم پانيا بدونه پوشك مى خوابه حالا با يه كارتن پوشك چى كار كنيم
اينم جشن پانيا با عروسكاش؛