شعر لالایی
نازگلم سلام همیشه شبا که می خواهی بخوابی باید برات شعر بخونم منم شعر لالایی رو واست می خونم فقط هم با صدای خودم میخوابی
ناز و عزیز و دوردونم قشنگ و مهربونم
کودک نازنینم غم تورو نبینم
نگاه تو یه دنیاست دلت به قدر صحراست
خنده ات قشنگ و زیباست چشات به رنگ دریاست
کودک من عزیزم بیا بشین به پیشم
با اون لبان نازت گل بوسه بچینم
بشنو تو از من این پند کودک خوب ودلبند
همیشه مهربون باش به فکر دیگرون باش
لا لا لا لایی گل من شب اومده دوباره
تو باغ اسمونها دراومده ستاره
گنجشکه لالا کرده روی شاخه توی لونه
خواب قشنگ می بینه ماهی تو حوض خونه
اومده پرنده خواب تو چشم تو لالالا
بریم به شهر قصه لالاکنیم همون جا
لالالالایی چشمای نازت به رنگ اسمونه
تو اسمون چشمات یه ماه مهربونه
نگو چشای نازت خیال خواب نداره
نگو که اسمونش هوای گریه داره
لالالالالالالایی لالالالالالالایی