پانیاپانیا، تا این لحظه: 12 سال و 24 روز سن داره
iliailia، تا این لحظه: 6 سال و 8 ماه و 8 روز سن داره

پانی

مسابقه چرا وبلاگتون رو دوست دارید

غنچه عشق وا شد و تو را درون آن دیدم ، شبنمی شدم و بر روی تو باریدم تا در اعماق قلبت بنشینم و با عشق و محبتت زنده بمانم امروز هم روزی از روزهای خداست و من آرامتر از دیروز و سرمست از تو می نویسم باز هم مثل همیشه برای نوشتن تو را بهانه میکنم چه لذت بخش است از تو نوشتن و چه زیباست برای تو نوشتن و من این زیبایی را با تمام دنیا عوض نمی کنم لحظه های بی تو بودن را با خیال تو سر می کنم من هر شب به تو میرسم هر ساعت هر دقیقه هرثانیه وهر لحظه ای که به تو می اندیشم تو را در کنار خویش و در وجودم احساس می کنم و این برای من خود رسیدن است این کلمه ها فقط بهانه ای است برای نوشتن نا نوشته هایی که مجالی می خواهند برای نوشته شدن نوشتن از تویی که...
6 اسفند 1391

ده ماهگی

سلام عشق کوچولوی من امروز 24 دی ماه است وعسلکم وارد ده ماهگی شد یعنی نه ماهت تمام شد و درست دو هفته است که دندونای ناز و کوچولوت در اومده دو تا پایین واز روزی که دندونای کوچولوت دراومده اشتهات هم کم شده طوری که تو این ماه نه قد کشیدی نه اضافه وزن داشتی  خلاصه سریع بردیمت دکتر  وازمایش خون وادرار  گرفتیم وقتی جوابو دادن گفتن همه چیز خوبه وسالمه وخیالمون راحت شد حالا هی بهت میرسم تا به وزن قبلیت برگردی خلاصه اینم از ده ماهگیت گلم  ورودت رو به ده ماهگی تبریک میگم عاشقتم اینم چند تا عکس از ده ماهگیت ...
6 اسفند 1391

پانیا میرقصه

قربون اون دلبریات برم کلی معرکه گیری میکنی  تازگیها از وقتی که پانیا خانم دست زدن رو یاد گرفت شروع به رقصیدن میکنه و دل همه رو میبره اخه کی به تو رقصیدن یاد داده شیطون.......... پانی چند تا حرف دیگه هم یاد گرفته تا کسی نماز میخونه ذوق میزنه عاشق اینه که با ما همراه بشه واسه نماز خوندن الله اکبر هم خیلی با مزه تکرار میکنه ابابهببه پانیا عاشق عمو پورنگه واسه همین همه اهنگاشو تو مبایلم ظبط کردم هر موقع میخواد غذا بخوره واسش میزارم این روزها دندونای بالای پانیا داره در میاد خیلی سخته طفلی پانیا یا تب داره یا بیحاله اشتهای زیادی هم نداره عسلکم قربون خنده هات برم که با وجود درد ولی خوش اخلاقی ...
28 بهمن 1391

دندون کوچولو

سلام گلکم امروز ١٦/٩/٩١ دی ماه است بلاخره بعد از انتظار فراوان دیروز دندون نازت جوانه زد و من کلی ذوق کردم ٢٤ ماه میری تو ده ماه یعنی نه ماهت تمام میشه الان هشت ماه و شانزده روزته  امروز یه هفته استکه به خونه جدید اسباب کشی کردیم  خونه خوبیه خیلی گرمه راستی فردا تولد باباییه هم تولد بابایی مبارکه هم در اومدن دندون کوچولوی سمت چپ پایینت مبارکه
14 بهمن 1391

اولین حرف

سلام فسقل جونم دیگه داریم به اخر هفت ماهگی میرسیم یعنی هفت ماه و ١٦ روزته اداهات ادمو میکشه می خوایم درسته قورتت بدیم اخه از بس خوردنی هستی خدا تو رو از همه بلاها دور کنه  فسقلی جونم این روزها اولین حرفی که گفتی  حرف (به) بوده با شدت حرف بابا رو تکرار میکنی بعضی وقتا به به میگی اونم یکسره بر خلاف بچه های دیگه که اول حرف د رو میگن به هر حال کلی شیطون شدی و مامانی رو هم خیلی دوست داری از بغل من بغل کسی نمیری حتی بعضی وقتا بغل بابایی هم نمیری . تورا وهمه وجودت را عاشقانه دوست میدارم وتک تک نفسهایم برای تو میدمد ای عزیز تر از جانم. ...
16 آذر 1391

شروع چهار دست وپا رفتن

سلام گل نازم روزهای پاییزی 91 اولین مهر ماهت مبارک این روزها بعد از سینه خیز رفتن شروع کردی به تلاش برای چهار دست و پا رفتن کمی می ایستی ومیخوری زمین چه دلنشینه تک تک حرکتهایی که انجام میدهی وچه ذوقی رو در ما واطرافیانت ایجاد میکنی کم کم شش ماهت داره تمام میشه این چند روز بابایی رفته مسافرت وبرای دیدنت لحظه شماری میکند عاشقانه دوست داریم وارزوی بهترین لحظه ها رو برایت داریم     ...
10 آذر 1391
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به پانی می باشد