پانیاپانیا، تا این لحظه: 12 سال و 22 روز سن داره
iliailia، تا این لحظه: 6 سال و 8 ماه و 6 روز سن داره

پانی

عکس

سلام نفسم هر روز که بزرگتر میشی خانم تر میشی عاقل تر میشی دیگه مثل ما غذا می خوری کلی عاشقتم خیلی سرم شلوغه  کلاس زبان از  یه طرف رسیدگی به تو از طرف دیگه تمام وقت منو گرفته تمام تلاشم رو واسه اینکه تو در اینده بهترین باشی میکنم از خدا می خوام بهم توانایی این کار رو بده قول داده بودم چند تا عکس از پانیا بزارم       ...
25 مرداد 1392

چهارده و پانزده ماهگی پانی

سلام عزیزکم ببخشید که دیر شد خیلی کار داشتیم نتونستم وبلاگت رو زودتر به روز کنم خوشگلم اول از همه ورودت رو به پانزده ماهگی تبریک میگم خیلی دوست دارم راه بری ولی خیلی تنبل بازی در میاری قشنگ میتونی راه بری ولی خودت نمی خواهی نمی دونم شاید میترسی بهر حال با کمک ما راه میری دو تا دندون ناز اسیاب فک بالا هم زمان داره در میاد مبارکت باشه حرف هم که نمی زنی فقط با انگشت اشاره میکنی که چیزی رو می خوای چندتا سی دی واست گرفتم که عاشقشونی  حسنی نگو بلا بگو وغصه های خاله ستاره اگر ده بار هم بزارم باز پا تلویزیون میشینی و با ذوق به شعر ها گوش میدی همه رو خودم حفظ شدم خاله فریبا و عمو سعید داره نی نی دار میشن اونم دختره یه همبا...
13 مرداد 1392

تابستان گرم مرداد ٩١

سلام گل نازم ديگه وقت ندارم تندتند وبت رو اپ كنم از يه طرف كلاس زبان ميرم🎓 ازطرفي هم يه هفته اى هست كه مريضي اسهال شديد گرفتى💉 پدرم در اومده تا خوبت كنم نمى دونم گرما زده شدي🌞 يا از دندوناته اخه تازگيها چند تا دندون كوچولوي ديگه دارن با هم در ميان😁 دندون أسياب پايين دندون نيش پايين سمت راست خلاصه نه اشتهايي مونده نه حوصله اى 😷اميدوارم زودتر همه اينا بر طرف بشن و مثل سابق پاني خوش اخلاقه خودم بشي دوستاى خوبم ببخشيد كه چند پست هست كه عكس نميزارم اخه با مبايلم مي نويسم وقت ندارم برم سر لب تاب💻 در اسرع وقت چند تا عكس خوشگل از پانيا ميزارم.🌸🌺
6 مرداد 1392

اولين قدمهاى پانيا

سلام گل نازم بلاخره اولين قدمهاي نازتو بطور مستقل بر داشتى 👣قشنگترين لحظه ها رو ١٦تير ٩٢ براى ما درست كردي يعنى درست وقتى كه يك سال و دو ماه وبيست و پنچ روزت بود, با هر قدمت كلي ذوق وشادى را به ما هديه دادى شيرينى زندگيمون اولين قدمت مبارك💗👠🏃🚶😍😘🐾
20 تير 1392

عکسهای سیزده ماهگی پانیا

شیرینترین لحظه های زندگیم سلام این روزها که میگذره گذشت ثانیه ها و دقیقه ها رو اصلا نمی فهمیم از روزی که تو وارد زندگیمون شدی دنیا واسمون یه جور دیگه شده بابایی  از در که وارد میشه بلند میخندی کلی با هم بازی میکنید این روزها بابایی خیلی تلاش میکنه درس بخونه تا به امید خدا در ازمون وکالت قبول بشه ما هم خیلی دعاش میکنیم پانی نازه هنوز راه نمیره حرف هم نمیزنه ولی تا دلتون بخواد شیطون شده همه قابلمه ها رو بر میداره میشینه توشون ما هم گفتیم پانیا پلو درست کنیم   پانیا خانم وقتی میره پارک سوار تاب میشه دیگه پایین نمیاد وقتی هم میارم تو ماشین کلی گریه میکنه منم میگم دیگه پارک نمیبرمت ولی باز میبرمت یه چیز خیلی ناراحت...
13 خرداد 1392

پانی در ماه سيزدهم ١٣

  خوشگل خانم ما هنوز راه نمیره خیلی تنبله پانیا می خواد گیتارزن ماهری بشه پانیا و اسباب بازیها فقط هم به ماشین و توپ علاقه داره با پسرها هم خیلی جوره   ...
26 ارديبهشت 1392

يه دندون ديگه

سلام پرنسسم امروز ١٨ارديبهشته ٩٢ وتا حالا چهار تا دندون خوشگل دارى حالا دو تا ديگه دندون نيش إز بالا داري در مياري مباركت باشه هر روز كه ميگذره تو دل بروتر ميشى هر كى شما رو ميبينه عاشقت ميشه هميشه لبخند رو لباى نازته روز تولدت با اون لباس پرنسسى خيلي ناز شده بودي كلى هم رقصيدى وهمه رو مشغول كرده بودى اميدوارم هميشه لبت خندون ودلت شاد باشه من به داشتنت افتخار مي كنم .
18 ارديبهشت 1392
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به پانی می باشد